زبانحال حضرت معصومه سلام الله علیها
ســلام ای دیــار خــدا بـــاوران مـوالـی زهـرا، عـلـی محـوران سلام ای قـمـیهای مهـماننواز ازین پس شما را منم چـارهساز بهشت است این سرزمین بعد ازین شود قم چو عرش برین بعد ازین نـداریــد در دل دگــر واهـــمــه خـدا داده بـر شـهـرتـان فـاطـمه قــمـیهـا بـدانـیـد بـیــمـه شـدیـد نمکگـیر لـطف کـریـمـه شـدید شـود دور از ایـنـجـا بـلا تا ابـد رضـایـم رضـا از شـمـا تـا ابـد سیـاهـی حـرام است بر رویتان جــواد الائــمــه دعــاگــویـــتـان به قـم داد اجازه ازین پس بتول شود چون نجف، مهد فقه و اصول دو صد خیر و رحمت دهم بر شما خـمـیـنی و بهـجـت دهم بر شما به یک گوشه زین خاک باب المراد مزار رسول است و سیـد جـواد شده غرق حیرت زمین و زمان مسـلـمان شمـائـیـد یا شـامـیان؟! شما نزد زهـرا عـزیـزید عزیز نخـوانـدید نامـوس دین را کـنیز اســیـــری نـــبـــردیــد آزاده را خـرابـه نـبــردیــد شــهــزاده را نه چـشم کـسی بود بر معـجـرم نه از سنگ اینجا شکـسـته سرم نه از ناقه خوردم زمین نیمه شب نه از کعـب نی جـانم آمد به لب نه شب سر به خـشت بیابان نهم نـه بـا قــاتــلان پــدر هــمـرهـم نه خـوانده مرا نا مسلمان یهـود نه غـسـالـه بـیـنَـد تـنـم را کـبود نه ایـنجـا غـریـبـانـه دفـنم کـنـند نه در بـین ویـرانه دفـنـم کـنـنـد چه خوب است که مجلس ختم من شود روضۀ طفل دور از وطن |